ثروتِ سریع مسالهای است که امروزه پنجاه هزار جوان قصد دارند حلش کنند، جوانهایی که همه در وضعیت شما هستند. شما یک واحدِ این رقماید. خودتان حساب کنید چه تقلایی باید بکنید و مبارزه چقدر وحشیانه است. باید مثل عنکبوتهای زندانی همدیگر را بخورید چون بدیهی است که پنجاه هزار سِمَتِ خوب موجود نیست. میدانید در این مملکت چطور باید ترقی کرد؟ یا با درخششِ نبوغ یا با شگرد فساد. یا باید مثل یک گلوله توپ میان این توده آدم راه باز کنید، یا این که مثل طاعون به جانشان بیفتید. شرافت به هیچ دردی نمیخورد. همه در مقابل قدرت نابغه کمر خم میکنند. البته ازش متنفرند، سعی میکنند بدنامش کنند، چون همه را برای خودش برمیدارد و به کسی چیزی نمیدهد، اما اگر پایداری کند بالاخره جلوش زانو میزنند؛ در یک کلمه، اگر نتوانید زیر لجن دفنش کنند زانو میزنند و میپرستندش.
– کتاب بابا گوریو اثر انوره دو بااک
[ معرفی کتاب: رمان بابا گوریو ]
»•*•*•*•*•*•*•*•*•*•*•*ْْ*•*•*•*•*•*•*•*•*•*•
آدم آدم به سرعت پیر میشود، آنهم بدون اینکه بازگشتی در کار باشد. وقتی بدون اراده به بدبختیات عادت کردی و حتی دوستش داشتی، آنوقت متوجه قضیه میشوی. طبیعت از تو قویتر است. تو را در قالبی امتحان میکند و آنوقت دیگر نمیتوانی از آن بیرون بیایی. نقشت و سرنوشتت را بدون اینکه بفهمی کم کمک جدی میگیری و بعد وقتی سر برمیگردانی، میبینی که دیگر برای تغییر وقتی نیست. سر تا پا دلشوره شدهای و برای همیشه به همین شکل ثابت ماندهای.
– کتاب سفر به انتهای شب اثر سلین
[ معرفی کتاب: رمان سفر به انتهای شب
»•*•*•*•*•*•*•*•*•*•*•*ْْ*•*•*•*•*•*•*•*•*•*•
افرادى که پولدارند مىگویند پول مهم نیست. در حالیکه پول کمک حال آدم است. اگر پول داشته باشیم مىتوانیم یک خط تلفن داشته باشیم تا هروقت پکر بودیم به دوستانمان تلفن کنیم. اگر پول داشته باشیم مىتوانیم هرازگاهى غذاهاى خوب بخوریم و مجبور نیستیم بین قفسهها خم شویم تا از بین مارکهاى بنجلى که پایین قفسهها در کف زمین ریختهاند، خرید کنیم؛ درست از همان جایى که شبها جولانگاه سوسکهاست. پول داشتن کمک مىکند که اگر دلمان خواست کمى روى مد باشیم، وگرنه مجبوریم لباسهاى مد روز را با دو سال تاخیر بپوشیم؛ چون خانمهاى مهربانى که در پول غلت مىزنند، لطف مىکنند و لباسهایى که دلشان را زده به مغازهى دست دوم فروشى محل مىدهند.
کتاب کمی قبل از خوشبختی اثر انیس لودیگ
[ معرفی کتاب: کتاب کمی قبل از خوشبختی
»•*•*•*•*•*•*•*•*•*•*•*ْْ*•*•*•*•*•*•*•*•*•*•
اگر یکی را که دوستش داری از دست بدهی، بخشی از وجودت همراه با او از دست میرود. مانند خانهای متروکه اسیر تنهاییای تلخ میشود؛ ناقص میمانی. خلا محبوبِ از دست رفته را همچون رازی در درونت حفظ میکنی. چنان زخمی است که با گذشت زمان، هر قدر هم طولانی، باز تسکین نمییابد. چنان زخمی است که حتی زمانی که خوب شود، باز خونچکان است. گمان میکنی دیگر هیچگاه نخواهی خندید، سبک نخواهی شد. زندگیات به کورمالکورمال رفتن در تاریکی شبیه میشود؛ بیآنکه پیش رویت را ببینی، بیآنکه جهت را بدانی، فقط زمان حال را نجات میدهی… شمع دلت خاموش شده، در شب ظلمات ماندهای.
– کتاب ملت عشق اثر الیف شافاک
»•*•*•*•*•*•*•*•*•*•*•*ْْ*•*•*•*•*•*•*•*•*•*•»
منظرهی ویرانی آدمها غمانگیزترین منظرهی دنیاست. ببینی کسی مثل طاووس میرفته، حالا مرغ نحیفی است، پرش ریخته، ببینی کسی خود را ملکهای میپنداشته و تو را بندهی زرخرید، حالا منتظر گوشهی چشمی است به او بکنی.
– رمان همنوایی شبانه ارکستر چوبها اثر رضا قاسمی
[ معرفی کتاب: رمان همنوایی شبانه ارکستر چوبها ]
»•*•*•*•*•*•*•*•*•*•*•*ْْ*•*•*•*•*•*•*•*•*•*•
مطمئن باش که ما همه داریم به آن مرحله از دوران تاریخ میرسیم که همه حرف میزنند، ولی هرگز جوابی دریافت نمیکنن. و وقتی دو نفر با یکدیگر روبرو میشوند و صحبت میکنند، حرفهایشان برای خودشان نامفهوم است و دود میشود و به هوا میرود و بالاخره این وضع به آخرین تکامل خود خواهد رسید، این آخرین تکامل سکوت مرگ است.
– کتاب حکومت نظامی اثر آلبر کامو
[ معرفی کتاب: نمایشنامه حکومت نظامی
»•*•*•*•*•*•*•*•*•*•*•*ْْ*•*•*•*•*•*•*•*•*•*•
چند ماه پیش وقتی گیتاری به منظور تصنیف و تنظیم سرودهایی که میخواستم بخوانم، خریدم، ماری وحشت زده این اقدام مرا کسر شان» دانست و من به او گفتم پایینتر از سطح جویبار فقط فاضلاب قرار دارد. اما ماری متوجه مقصود من از این قیاس نشد و من هم از تشریح و توضیح چنین تصویرهایی نفرت دارم. مردم یا متوجه منظور من میشوند یا نمیشوند. من یک مفسر نیستم.
– کتاب عقاید یک دلقک اثر هاینریش بل
[ معرفی کتاب: رمان عقاید یک دلقک
»•*•*•*•*•*•*•*•*•*•*•*ْْ*•*•*•*•*•*•*•*•*•*•
شهرت شامل عقاید دیگران میشه و نیازمند اینه که طبق خواستهی دیگران زندگی کنیم. برای دستیابی و نگهداری شهرت، باید چیزی که دیگران میپسندن، بپسندیم و از هرچی دوری میکنن، دوری کنیم. بنابراین از زندگی با شهرت یا زندگی تمدارانه فرار کنین. اون یک تلهست. هرچی بیشتر به دست بیاریم بیشتر میخوایم و وقتی میل و اشتیاقمون برآورده نشه، عممون بیشتر میشه. دوستان به من گوش کنین. اگه خواهان رستگاری هستین، زندگی خودتون رو با تلاش برای چیزی که بهش احتیاج ندارین، تلف نکنین.
– مسئله اسپینوزا اثر اروین د. یالوم
[ معرفی کتاب: رمان مسئله اسپینو
»•*•*•*•*•*•*•*•*•*•*•*ْْ*•*•*•*•*•*•*•*•*•*•
بچه که بودم مرتب فکر میکردم وقتی بزرگ شوم زندگیام چهطور خواهد بود. بعدتر در سنین نوجوانی به این فکر میکردم که بعد از فارغالتحصیلی زندگیام چه شکلی خواهد شد و همینطور زندگی گذشت و ادامه پیدا کرد. زندگیام را یک جورهایی آب بستم بهش. رالف والدو امرسن اشارهی خوبی دارد که در مورد زندگی من یکی خوب مصداق دارد: ما همیشه در حال آماده کردن خودمان برای زندگی کردن هستیم اما هیچوقت زندگی نمیکنیم.»
– کتاب هر بار که معنی زندگی را فهمیدم عوضش کردند
[ معرفی کتاب: کتاب هر بار که معنی زندگی را فهمیدم عوضش کردند ]
»•*•*•*•*•*•*•*•*•*•*•*ْْ*•*•*•*•*•*•*•*•*•*•
پاراگراف های برتر داستان های معروف
نقد داستان مجله ی ادبی جلال آل احمد ، نقد شهر کوچک و خیس ما، بقلم شهروز براری صیقلانی
متن گفتار جلسه ی پاسخ به تست اجرای پیرنگ و پنجاه تناقض در متن روح بی تن ، مدرس شهروز براری صیقلانی
کتاب ,زندگی ,یک ,معرفی ,اثر ,رمان ,معرفی کتاب ,کتاب رمان ,است که ,– کتاب ,داشته باشیم ,همنوایی شبانه ارکستر ,رمان همنوایی شبانه ,داشته باشیم مىتوانیم
درباره این سایت